نفسم عمرم عشقم دخترم...
دختر قشنگو باهوش و مهربونم منو بابایی عاشقتیم و از اینکه خدای مهربون یه فرشته نازی بهمون داده هزاران بار شاکرشیم . الیسا جونم دختر شیرین زبونم اونقدر شیرین زبونی که هر کسی تو رو دیده باشه عاشق اون شیرین زبونیت میشه و به هر بهونه ای باهات حرف میزنه وکیف میکنه قربونت برم . الیسا جون عاشق بیرون رفتنی و مهمونی و پارک و خرید و چون همیشه در حال بیرون رفتن هستی یه روز تو خونه بمونی هی میگی مامانی من تو عمرم بیرون نرفتم میبینی مامان جون من چقدر گناه دارم ... منم اینجوری میشم دیگه خودت بلدی تلفن بزنی و زنگ میزنی خونه مامان ملی و میگی سلام مامان ملی جونم اصلا به فکر من نیستی و نمیگی من تهنام؟چرا نمییای دنبالم ؟ این مامانم امروز کار...
نویسنده :
مامانی و بابایی الیسا جون
13:07